جدول محتوا
صبح روز جمعه ۲۷ بهمن ماه، روزی که آخرین روز حضور ما در خوزستان است به دلیل فشردگی برنامه ها و به موقع رسیدن به قطار بعد از ظهر اندیمشک، خیلی زود از خواب بر می خیزیم. از ساختمان مهمانسرای پناهگاه حیات وحش کرخه که بیرون می آییم طبیعت و طراوت محیط اطراف مرا به خود می گیرد. هوا بوی شمال می داد و زمین پر از علف و سبزه های مختلف بود و به جرأت می توانم بگویم حس قدم زدن در گیلان را داشتم. قرار بر این است با پیشاهنگی دکتر نظامی یک تور پرنده نگری ۳ ساعته اطراف محیط پناهگاه و در ساحل رود کرخه داشته باشیم و در انتهای برنامه با استفاده از دوربین های مدار بسته پاسگاه گوزن زرد ایرانی را ببینیم که البته این مورد با بهانه خراب بودن دوربین ها میسر نشد! و در کل هر چقدر که محیط بانان دیمه سعی در برقراری ارتباط با بچه ها و معرفی بیشتر منطقه شان داشتند، محیط بانان کرخه سعی به پنهان کردن خود و عدم برقراری ارتباط با ما داشتند.
قدم به قدم با دکتر نظامی به پیش می رویم و هر چه جلوتر می رویم بیشتر اعجوبه بودن این مرد در یافتن و شناسایی انواع پرندگان در آن انبوه درختان و بوته ها برایم محرز می شود؛ واقعاً نابغه ایست در پرنده شناسی. پیش از رسیدن به ساحل کرخه پرندگانی نظیر گنجشک اسپانیایی، کبوتر جنگلی، سینه سرخ، چکاوک کاکلی، دیدمک و چند پرنده ی دیگر را می بینیم.البته یکی از دغدغه های گروه در طول مسیر دیدن دراج پرنده ی حفاظت شده در پناهگاه حیات وحش کرخه بود که فکر می کنم کل افراد گروه این پرنده ی کم پیدا را دیدند اما من شوربختانه فرصتش را نیافتم. به ساحل کرخه نزدیک می شویم. از میان درختان گز به سمت رودخانه حرکت می کنیم، پیش از رسیدن به رود دسته ی بزرگی از باکلان ها را در حال پرواز به سمت رود می بینیم. به ساحل می رسیم. جایی که ایستاده ایم پوشش خوبی از درختان دارد و کرخه در مقابلمان جریان دارد. سکوت و آرامش نابی دارد کرخه. هنوز چند ثانیه از توقفمان نگذشته که دکتر نظامی بدون تلسکوپ و درست آن سوی رودخانه یک جفت اردک سرسبز می بیند. اما در امتداد رود شگفتی های بیشتری وجود داشت. باکلان ها در دوردست نشسته بودند، حواصیل ها روی درختان از شاخه ای به شاخه ی دیگر می پریدند و درست روبرویمان ماهیخورکی در حال کشیک دادن بود و اگرت ها گهگاهی در مسیر رود پرواز می کردند. آرامش و آزادی به تمام معنا در ساحل زیبا و سرسبز کرخه تجلی دارد و این ساحل را به بهشتی روی زمین مبدل کرده است. هیچ خبری از صدای شلیک شکارچی و پارویی در آب نیست. تنها صدای آب و بال زدن پرنده ها و نسیمی بهاری.
کمی پیاده روی تا رسیدن به جاده و سوار شدن در ماشین داریم. در این فاصله نیز آقای دکتر و سایر همسفران نهایت استفاده را از زمان جهت شناسایی پرندگان جدید و دیدن دوباره دراج می برند، و برای گروه پرنده نگری در کرخه با عکاسی از بلبل خرمای آوازه خوان زیبایی که همچون یک مدل با صبر و حوصله به ما اجازه عکاسی از خودش را می دهد، پایان می یابد. به مهمانسرا بر می گردیم و کوله هایمان را می بندیم و راهی زیگورات چغازنبیل می شویم.
- پرنده نگری در مجاورت رود کرخه
- پرنده نگری در مجاورت رود کرخه
- پرنده نگری در مجاورت رود کرخه
- پرنده نگری در مجاورت رود کرخه
- پرنده نگری در مجاورت رود کرخه
- پرنده نگری در مجاورت رود کرخه
- منطقه حفاظت شده کرخه
- پرنده نگری در مجاورت رود کرخه
- رود کرخه
- پرنده نگری در مجاورت رود کرخه
- نمونه ای از پوشش گیاهی کرخه
- رود کرخه
- منطقه حفاظت شده کرخه
- منطقه حفاظت شده کرخه
- پرنده نگری در مجاورت رود کرخه
دیدگاه ها
خیلی عالی بود مرور خاطرات شیرین سفر ممنون
محمود
ممنون محمود جان، میگم نگفته بودی وبلاگ هم داری
خیلی خوب بود دوباره خاطرات رو زنده کردی عالی بود
زنده باشی سجاد جان، به امید دیدارت به زودی :flower:
سلام امید جان .واقعا عالی بود خاطرات شیرین با هم بودن را برام دوباره تکرار کردی.امیدوارم در سفرهای بعدی بینمت .
دروود مهدی جان،
دلتنگتیم آقا، اگر سمت شما اومدم حتماً یه سر میام پیشت ببینمت
سلام امید جان
دقیقا هنگامی که شما سفرتون رو به خوزستان شروع کردید من به همراه چند تا از دوستان نیز خوزستان بودیم..
من هم مثل شما واقعا از سفر به این استان لذت بردم..آفرین به شما میگم برای ارائه ی این گزارش دقیق و جالب…موفق باشی. :flower:
سلام
آره واقعاً گشت و گذار در خوزستان لذت بخشه
ممنون :flower:
عجب سفری بوده به استان ما!!!!
من هنوز هیچ کدوم از شهرهایی که شما رفتی و دیدی رو ندیدم
هیچ عجیب نیست که این شهرها را ندیدی، من هم هنوز بسیاری از نقاط شهر خودمونو ندیدم به روایتی مرغ همسایه واسه ما همیشه غازه!
اما واقعاً زیبا و دیدنی است استان شما :shake:
سلام
واقعن با سفر به خوزستان، دیده هایت با شنیده هایت متفاوت می شود.
ممنون از گزارش و تصاویر
دروود
دقیقاً همینطوره، آن چه تجربه کردیم بیش از حد تصور بود
سلام و سپاس
از این که از حقیر هم یادی کردید ، ممنونم
دروود بر شما،
اختیار دارید قربان، اگر اطلاع رسانی به موقع شما نبود شاید حالا حالاها و آن هم بدین شکل کم نظیر خوزستان را نمی دیدم
سپاسگذارم :flower:
درووود بر امید عزیز
عالی نوشتی
بسیار لذت بردم از این سفرنامه کاملت
امیدوارم باز همسفر باشیم در تماشای تاریخ و طبیعت زیبای ایران زمین…
سلام محمد جان،
لطف داری برادر :flower: تمام زحمت ها رو شما و بانو کشیدید و این برنامه ریزی و همراهی خوب شما بود که تونستیم چنین سفری داشته باشیم :shake: :shake:
به امید دیدار :flower:
بادرود خدمت جناب آقای ترابی عزیز. از اینکه سفرنامه ای به این زیبایی نوشته و منتشر کردید جای تشکر و قدردانی دارد. خوشحالم که به شما خوش گذاشت. سپاسگزارم که یادی از من کردید.
با درود. مطلب شما به نام خودتان در وبلاگ سخنگو sokhango.blogfa.com و سایت تاریانا taryana.ir منتشرشد :beat:
دروود آقای گهستونی،
خیلی خیلی سپاسگذارم نسبت به تمام محبتی که نسبت به بچه های انجمن یوزپلنگ ایرانی داشته و دارید و متشکرم بابت میزبانی خوبتان و تمام تلاشی که جهت معرفی و ماندگاری شهر و سرزمین خود به خرج داده اید :flower: :resp: :flower:
سلام
خیلی عالی بود و بیش از پیش خاطراتم در ذهن مرور شد…
پیروز و تندرست باشی و همچنان رو به جلو و جلو…
سلام،
سپاسگذارم خانم مستغاثی، لطف دارید
:flower: :flower: :flower: :flower: :flower:
سپاس
سلام
پل شادروانی که عکس آن را درج کردید مربوط به شهرستان شوشتر است نه شهرستان اهواز و ای کاش سری هم به شهرمان شوشتر هم می زدید
دروود علی آقا
دوباره رفتم ویکی پدیا را دیدم؛ نکته ای که فرمودید کاملاً صحیح است اما جالب اینجاست هرچه در گوگل گشتم عکسی از شادروان اهواز نیافتم!!! :thinking: و به گونه ای تمامی صفحات به شوشتر منتهی میشه
البته ما در حال حرکت ماشین خرابه های پل شادروان را دیده بودیم و آنگونه که در خاطرم هست آن خرابه های پل قدیمی اهواز بسیار مشابه همین عکسی است که مربوط به پل شادروان شوشتر است. سعی می کنم در اسرع وقت تصویر پل شادروان اهواز را بیابم و این مورد را اصلاح کنم.
بسیار سپاسگذارم از نکته سنجی شما :resp: :flower:
در سفر بعدی به خوزستان اگر توفیق همراه بود حتماً دیداری از شهرهای نادیده ی این استان خواهم داشت :beat:
خیلی جالب بود. واز دیدگاه متفاوت دیدن ..
آقای امید ترابی عزیز……امیدوارم که از سفرتان به خوزستان لذت برده باشید و مردم خوزستان میزبانان خوبی برای شما بوده باشند…ضمن تشکر از لطف بی دریغ شما به خاک این خطه لازم دانستم که مطلبی را که در باره آثار ترکش های باقیمانده از جنگ بر تنه ساختمان قدیمی دانشکده ادبیات ذکر کردید تصحیح نمایم…
این ترکشها آثار باقیمانده از جنگ ایران و عراق نیست بلکه مربوط به بعد از جنگ و عملیات تروریستی سازمان مجاهدین خلق و مربوط به اگر اشتباه نکنم سالهای ۷۴ یا همین حدود ها میباشد که به کشته شدن دست کم ۳ نفر از همشهریان اهوازیمان شد.
با تشکر موید و پیروز باشید
دروود بر شما،
سپاس از لطفتان :flower:
تنها اطلاعاتی که در این خصوص یافتم حاکی از انفجارهای دهه ۸۰ اهواز بوده که در آن ها چیزی در خصوص بمب گذاری در مجاورت دانشکده ادبیات و علوم انسانی ذکر نشده و آن گونه که در اینجا ذکر شده این دانشگاه برای مدتی پایگاه فرماندهی شهید مصطفی چمران در دوران جنگ ایران و عراق بوده. همچنین در جستاری که از دوستان داشتم، بمب گذاری در مجاورت دانشگاه را تصدیق نکردند.
باز اگر مرجعی سراغ دارید لطفاً اطلاع رسانی فرمایید.
از توجه و دقت نظر جنابعالی بسیار سپاسگذارم
حق با وحید است.
در سال ۱۳۷۴ بنده دانشجو بودم و از نزدیک شاهد ماجرا بودم.
پشت دانشکده ادبیات (سه گوش) اداره قدیم اطلاعات قرار داشت (جنب پل نادری)
آن موقع منافقین هنوز حملات شهری و گسسته ای داشتند
بعث عراق هم به منافقین کمک کرده بود تا با خمپاره به آن اداره بزنند
محل ارسال خمپاره یکی از محلات اهواز بود
و هدف آنها هم آن اداره مذکور بود اما خمپاره به خیابان جنب دانشکده خورد (روبروی اداره دارایی) و چند عابر را شهید و مجروح کرد و ترکش هایش هم در دیوارهای قدیمی و زیبای دانشکده به یادگار ماند
(ربطی به انفجارهای دهه هشتاد هم نداره که خود داستانی مفصل دارد)
سلام
جالب شد، دیگه لازم شد سری هم به آرشیو نشریات بزنم. در اینترنت که خبری نبود.
ممنون
سلام
امید انقدر زیبا روایت میکنی و وقتی همراه میشه با عکس های بسیار زیبا دقیقاً احساس سفر رو منتقل می کنی . آفرین.من که لذت بردم :shake: